|
|
|
|
|
تاریخ: 3/19/2013 |
ساعت: 12:05:18 |
|
سال نو ، حال نو |
|
در آغاز سال نو تازه میشویم، کهنگیهایمان را بیرون میریزیم و خستگیهایمان را میتکانیم. با نو شدن زمان میکوشیم تا جهان زندگی ما و خانه ما نیز نو شود. اگر همیشه هفت سین معروف را در سفره تحویل سال میگذاشتیم، بیایید این بار سفرهای برای تحویل حالمان پهن کنیم و هفت سین نیکبختی را بر سفره تحویل حالمان بگذاریم.
بیایید با خود پیمان ببندیم که از آغاز سال جدید در همه لحظهها و روزها بنیان زندگی را بر رعایت این اصول قرار دهیم. اگر از لطف خداوند کمک بجوییم، اگر خود بخواهیم و اراده کنیم، خداوند بزرگ و قدرتمندی که سال را تازه میکند، قطعا حال ما را نیز تازه خواهد کرد. او هم محول الحول والاحوال است و هم مقلب القلوب و الابصار.
سلام:
سلام شعار اسلام است و نشانه مسلمانی، زبان اهل بهشت است و از موجبات مغفرت الهی برای انسان. ما را به افشای سلام توصیه کرده و به ما آموختهاند که در سلام کردن پیشی بگیریم و پاسخ سلام را واجب بدانیم. در هنگام ورود به خانه حتی وقتی خانه خالی است با سلام کردن خیر و برکت را به خانه بیاوریم و با این شعار آسمانی به دیگران پیام مهر و دوستی بدهیم. وقتی به کسی سلام میکنیم در واقع میگوییم که با تو دشمنی و ستیزی ندارم و از من جز امنیت و سلامت نخواهی دید!
سلام درجات بالاتری نیز دارد و آن وقتی است که مخاطبش به جای دوست و همسایه و برادر و خواهرمان، امام و پیشوایی باشد که از نزدیک یا از دور به زیارتش ایستادهایم. دست بر سینه میگذاریم و سر خم میکنیم و با تمام وجودمان سلام میگوییم و یقین داریم که آن عزیز خداوند ما را میبیند و صدای ما را میشنود و سلام ما را پاسخ میدهد. شیرینی و زیبایی هر سلام به زیبایی و شیرینی نامی است که پس از سلام بر زبان میآوریم و چه نامی زیباتر از نامهایی که خداوند خواسته و عزیز داشته است؟
روزی که با سلامی چنین آسمانی آغاز شود روزی خوش و سالی که با روزهای سلام آمیز بگذرد مبارک و زیباست.
سپاس:
سپاس چه در برابر لطف و عنایت پروردگار باشد و چه در مقابل محبت و خدمت بندگان او، یک ادب و وظیفه است. خوی قدرشناسی و سپاسگزاری هم شخصیت و معرفت و ادب ما را نسبت به دیگران نشان میدهد و هم در خود ما امنیت و آرامش درونی ایجاد میکند.
شکرگزاری و سپاس گویی حتی در برابر کوچکترین چیزها، وظیفهای است که اگر مورد غفلت قرار گیرد خداوند آن را مورد پرسش قرار خواهد داد که: «چرا کار فلان بنده من را سپاس نگفتی؟» و اگر این روحیه در ما باشد دیگران به محبت و لطف بیشتر تشویق میشوند، چرا که احساس میکند ما لیاقت این محبت و لطف را داریم و قدر آن را خواهیم دانست.
حقیقت و اساس شکر و سپاس توجه به نعمتهای الهی است و سپاس این نعمتها بر آنها میافزاید و موجب ازدیاد نعمتها و دوام آنها خواهد شد. نخستین مرحله سپاس این است که انسان به مصدر و منبع نعمت که خداوند است توجه کند و با تمام وجود بداند و بفهمد مه همه این نعمتها و خیرات از جانب اوست. دومین مرحله شکر و سپاس زبانی است که در حال عبادت و مناجات انسان به این نعمتها و زیباییها اشاره کند و خداوند را به خاطر آنها سپاس گوید. مرحله آخر هم این است که در عمل از این نعمتها در راه و مسیری که خداوند میخواهد بهره گیریم و آنها را در راه رضای او مصرف کنیم.
روزی که با سپاس آغاز شود روزی خوش و سالی که با روزهای آکنده از سپاس بگذرد مبارک و زیباست.
سکوت:
گاهی بزرگترین گرفتاریها و دردسرهای انسان از عضو کوچک «زبان» ناشی میشود، برای همین گفتهاند که اگر بهترین حرفها هم از نقره باشد، سکوت از طلاست. بسیاری اوقات ما از گفتن خیلی چیزها پشیمان میشویم، ولی معمولا از نگفتن پشیمان نمیشویم. در توصیهها و نصایح اخلاقی این هشدار را میبینیم که چه بسا نعمتهای فراوان که از زندگیها برچیده میشوند به خاطر یک کلمه نابجا و نادرست و چه بسا گرفتاریها و مشکلات سخت که در زندگیها پدید میآیند، به خاطر یک کلمه نامربوط و بیجا.
چه بسا بارها به خاطر یک بلای خانمانسوز یا یک درد بیدرمان و لاعلاج یا یک گرفتاری عجیب هفتهها و ماهها بلکه سالها در باتلاق مصیبت دست و پا میزنیم، تنهابه خاطر یک کلمه که در غیبت و بدگویی کسی گفتهایم یا تهمتی که به کسی زدهایم یا ناسزایی که باعث شکستن دل کسی شده یا نابجایی که برای مسخره کردن کسی بر زبان راندهایم و ندانستهایم که با این آتش چگونه آرامش و آسایش خود و خانوادهمان را میسوزانیم.
به خاطر اهمیت و حساسیت کلام و ترک آن یکی از بالاترین مراتب و درجات عارفان و اهل دل مراقبت زبان و تجربه سکوت است که نشانه کمال معنوی و قدرت روحی و شخصیت والای یک انسان است.
روزی که با سکوت بگذرد روزی خوش و سالی که با روزهای سرشار از سکوت سپری شود نشانه کمال و پختگی شخصیت ماست.
سازش:
یکی از بزرگترین ارزشهای رفتاری در اخلاق اجتماعی سازش با دیگران است که از مدارا و تحمل حاصل میشود. چه در روابط عمومی اجتماعی در محل کار و جامعه و چه در محیط زندگی با همسایگان و چه در روابط خانوادگی با آشنایان و نزدیکان و همسر و فرزندان، اگر روحیه سازش وجود نداشته باشد انسان نمیتواند به راحتی و خوشی زندگی کند.
سازش به معنی مداهنه و کوتاه آمدن از حق و نادیده گرفت وظیفه نیست، سازش یعنی تحمل و مدارا و همراهی با دیگران و این میوه عقل است که خدا مانند واجبات به آن فرمان داده. گردن کلفت کردن و فریاد کشیدن و معرکه گرفتن از هر کسی بر میآید ولی تحمل کردن و جام غصه و اندوه را جرعه جرعه سر کشیدن و به رو نیاوردن تنها صفت اولیای خداست.
یکی از مهمترین عواملی که میتواند در سختترین شرایط زندگی را شیرین و دلپذیر سازد سازش و مداراست که در دستورهای دینی ما همواره بدان توصیه شده است. با سازش و مدارا و نادیده گرفتن بسیاری از مشکلات و امور ناخوشایند هم با دوستان خوشتر میتوان به سر برد و هم از آسیب دشمنان بیشتر میتوان در امان بود.
روزی که با سازش گذران شود روزی خوش و سالی که با روزهای سراسر سازش بگذرد سالی مبارک و پربرکت است.
سخاوت:
یکی از خصوصیات درخشان اخلاقی انسانهای بزرگ و بزرگوار سخاوت و بخشندگی است که آن را والاترین خوی الهی برشمردهاند و میوه عقل و شعاعی از نور یقین دانستهاند. سخاوت عیبها را میپوشاند و پرده بر کاستیهای انسان میکشد. سخاوت دوستیها را فراوان میکند و محبتها را میگسترد. سخاوت آزردگیها و کینهها را نرم میسازد و دشمنان و بدخواهان را به آشتی میکشاند.
سخاوت و بخشندگی گناهان را پاک میکند و بر رزق و روزی انسان میافزاید. شخص سخاوتمند به خدا و به مردم نزدیک است و به بهشت نزدیک و از عذابهای سخت و جهنم دور است. بخشندگی و سخاوت چنان در رابطه انسان و خدا گرهگشاست که در روایات متعدد شخص دست و دلباز کم عبادت را از شخص عابد و مؤمن بخیل برتر دانستهاند و گفتهاند، خداوند به خاطر بخشندگی و سخاوت مردمان از خطایشان میگذرد و گناهشان را میبخشد و در لغزشگاهها دستشان را میگیرد.
بخشندگی و سخاوت در راه خدا نتیجه ایمان به آخرت و یقین به آن است که هر چه در دنیا بدهی ـ حتی سر سوزنی گذشتن و انفاق کردن ـ از چشم خدا دور نمیماند و گم نمیشود و چندین برابر به خودت بازخواهد گشت. وقتی نور سخاوت و بخشش به زندگی و روزگارمان بتابد و زینت مردم داری و خوش اخلاقی رفتارمان را زیبا و دلپذیر کند قبل از دیگران خدا را از خود راضی کردهایم و خودمان از رضایت و آرامش درونی و باطنی سرشار میشویم و احساس خوشبختی میکنیم.
روزی که با سخاوت آغاز شود روزی خوش، و سالی که با روزهای لبریز از سخاوت بگذرد سالی مبارک و زیباست.
سجده:
سجده نزدیکترین حالت ارتباطی انسان با خداست. در ظاهر پایینترین است و در باطن بالاترین اوج عبادت و بندگی و از همین رو سجده طولانی و کثرت سجود انسان را به خدا نزدیک میسازد. سجده بر خاکی که مردم زیر پا میگذارند به انسان تواضع و فروتنی میآموزد و ریشه و خاستگاه انسان را یادآور میشود.
با سجده هر بار به یاد میآوریم که از خاک بیارزشزاده شدهایم و به خاک برخواهیم گشت و عمری دراز در خاک منزل خواهیم داشت. کسی که هر روز به خود این حقیقت را یادآور شود چگونه میتواند در برابر خداوند تکبر کند یا به بندگان او فخر بفروشد؟ سجده درس بندگی و خاکساری است در مقابل پروردگار قدرتمند و با عزت و شکوهمندی که همگان در مقابل جلال و اقتدار او ذلیل و خوار هستند.
سجده طولانی ضمانت بهشت است و موجب خشم و ناکامی شیطان. وقتی بندهای از بندگان خدا در خلوت و تنهایی خود سر به سجده میگذارد و با خدا مناجات میکند و درد دل میگوید و مدتی طولانی سر از سجده برنمیدارد شیطان مینالد و فریاد میزند که وای بر من! من از همین سجده سر باز زدم و نافرمانی کردم.
سجده در برابر خداوند جلب لطف و محبت اوست. در واقع با سجده به خدا میگوییم: ما بندگان خوار و ذلیل و ناچیز توایم و بدون لطف و عنایت تو هیچ هستیم. این اعتراف و خشوع باعث میشود رحمت و مغفرت خداوند بر ما سرازیر شود و رزق و روزی ما را خداوند تضمین کند و مخصوصا وقتی بر خاکی سجده کنیم که بوی خون مطهر و شهادت مظلومانه عزیز خدا و سرور جوانان بهشت را دارد رحمت و مغفرت خداوند بیشتر و افزونتر خواهد بود.
روزی که با سجده آغاز شود روزی خوش، و سالی که با روزهای آکنده از سجده بگذرد، سالی مبارک و زیباست.
سفر:
همیشه لازم نیست برای سفر هزینههای سنگین کنیم و مسافتهای طولانی بپیماییم. اگر بتوانیم گرد جهان یا ایران را بگردیم بسیار خوب است و علاوه بر اندوختن تجربه و افزایش آگاهی به آسایش روحی و تغییر حال و هوایمان نیز کمک میکنیم و آشناییهای تازه و دوستیهای جدید نیز به دست میآوریم. این سفرها توصیه قرآن کریم هم هستند زیرا سبب عبرت و تنبه انسان میشوند و افراد با این سفرها سرانجام قومها و مردمان گوناگون را در تاریخ و بناهای باستانی میبینند.
اما اساس و اصل سفر حرکت است، جابجا شدن از جایی که هستی و پرهیز از سکون و رکود. اینکه برخیزی و بروی، شاید یک کوچه و یک خیابان، شاید به دیدار یک دوست، شاید به زیارت پدر و مادر یا یک بیمار تنها و چشم به راه. سفر برای هر مسافر یک طور معنا میشود و کسانی که اهل توجه و دقت باشند شایدگاه در پیرامون خود چیزهایی ببینند و از آنها لذت ببرند که برخی دیگر با گشتن دور دنیا نمیتوانند به آنها برسند.
سفر، حرکت است برای تغییر وضعیت. گاه حتی در شهر خودمان هم ممکن است جاهایی دیدنی پیدا کنیم و در اطراف شهر خودمان هم تفرجگاههایی بیابیم که ارزش حرکت کردن و رسیدن دارند و دیگران از شهرهای دیگر برای دیدنشان مسافتی طولانی سفر میکنند! خیلی چیزها در زندگی هست که چون نزدیک ماست به آنها توجه نمیکنیم و قدرشان را نمیدانیم.
روزی که با سفر آغاز شود روزی خوش و سالی که روزهایش با سفرها و حرکتها بگذرد سالی دلنشین و زیباست.
هفت قدم تا سعادت:
سعادت و خوشبختی چیز عجیب و غریبی نیست. خوشبختی گاه در نزد ماست و دور و برخودمان. گاه خوشبختی در نشستن پیش یک بیمار دردمند است، گاه در لبخند یک کودک شاد و گاه در مطالعه یک کتاب آموزنده. خوشبختی از جایی دور به سوی ما نمیآید بلکه سعادت و نیکبختی را ابتدا خودمان در درونمان مییابیم و آن وقت پیرامون ما از خوشبختی پر میشود.
خوشبختی در چیزهای خیلی ساده و کوچم اطراف ماست: در نگاه مهربان مادر، در بوسیدن دستهای خسته پدر، در نشستن کنار همسر و فرزندان، در خلوتی عاشقانه و صمیمی با خدا، در صدای گنجشکی که بر شاخهای نزدیک ما نشسته و در برگهای سبز گلی که در گلدان روی میز است. گاهی خوشبختی خیلی نزدیکتر از آن است که فکر میکنیم!
|
|
بازگشت |
|
|
|
|
|
Copyright 2001-2024, KaghazPlast Co., All rights reserved. Designed by : Sirang Rasaneh
|
|
|
|
|
|